بهشت و جهنم :
 
دوستت دارم
یک شنبه 14 فروردين 1390برچسب:, :: 10:59 ::  نويسنده : نگار       
 

 

روزی يک مرد روحانی با خداوند مکالمه ای داشت:

خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟

خداوند او را به سمت دو در هدايت کرد و يکی از آنها را باز کرد، مرد نگاهی به داخل انداخت،

درست در وسط اتاق يک ميز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن يک ظرف خورشت بود آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد

 افرادی که دور ميز نشسته بودند بسيار لاغر مردنی و مريض حال بودند به نظر قحطی زده می آمدند

 آنها در دست خود قاشق هايی با دسته بسيار بلند داشتند که اين دسته ها به بالای بازوهايشان وصل شده بود و هر کدام از آنها به راحتی می توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پر نمایند،

اما از آن جايی که اين دسته ها از بازوهايشان بلند تر بود، نمی توانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند.
مرد روحانی با ديدن صحنه بدبختی و عذاب آنها غمگين شد، خداوند گفت تو جهنم را ديدی، حال نوبت بهشت است

آنها به سمت اتاق بعدی رفتند و خدا در را باز کرد، آنجا هم دقيقا مثل اتاق قبلی بود، يک ميز گرد با يک ظرف خورشت روی آن و افراد دور ميز،

 آنها مانند اتاق قبل همان قاشق های دسته بلند را داشتند، ولی به اندازه کافی قوی و چاق بوده، می گفتند و می خنديدند،

 مرد روحانی گفت: خداوندا نمی فهمم؟!

خداوند پاسخ داد: ساده است، فقط احتياج به يک مهارت دارد، می بينی؟ اينها ياد گرفته اند که به یکديگر غذا بدهند، در حالی که آدم های طمع کار اتاق قبل تنها به خودشان فکر می کنند!

هنگامی که موسی فوت می کرد، به شما می اندیشید و به شما فکر می کرد،

هنگامی که محمد وفات می یافت نیز به شما می اندیشید،

گواه این امر کلماتی است که آنها در دم آخر بر زبان آورده اند، این کلمات از اعماق قرون و اعصار به ما یادآوری می کنند که یکدیگر را دوست داشته باشید و به همنوع خود مهربانی نمایید

 همسایه خود را دوست بدارید  زیرا که هیچ کس به تنهایی وارد بهشت خدا (ملکوت الهی) نخواهد شد!

 

 

روزی يک مرد روحانی با خداوند مکالمه ای داشت:

خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟

خداوند او را به سمت دو در هدايت کرد و يکی از آنها را باز کرد، مرد نگاهی به داخل انداخت،

درست در وسط اتاق يک ميز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن يک ظرف خورشت بود آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد

 افرادی که دور ميز نشسته بودند بسيار لاغر مردنی و مريض حال بودند به نظر قحطی زده می آمدند

 آنها در دست خود قاشق هايی با دسته بسيار بلند داشتند که اين دسته ها به بالای بازوهايشان وصل شده بود و هر کدام از آنها به راحتی می توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پر نمایند،

اما از آن جايی که اين دسته ها از بازوهايشان بلند تر بود، نمی توانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند.
مرد روحانی با ديدن صحنه بدبختی و عذاب آنها غمگين شد، خداوند گفت تو جهنم را ديدی، حال نوبت بهشت است

آنها به سمت اتاق بعدی رفتند و خدا در را باز کرد، آنجا هم دقيقا مثل اتاق قبلی بود، يک ميز گرد با يک ظرف خورشت روی آن و افراد دور ميز،

 آنها مانند اتاق قبل همان قاشق های دسته بلند را داشتند، ولی به اندازه کافی قوی و چاق بوده، می گفتند و می خنديدند،

 مرد روحانی گفت: خداوندا نمی فهمم؟!

خداوند پاسخ داد: ساده است، فقط احتياج به يک مهارت دارد، می بينی؟ اينها ياد گرفته اند که به یکديگر غذا بدهند، در حالی که آدم های طمع کار اتاق قبل تنها به خودشان فکر می کنند!

هنگامی که موسی فوت می کرد، به شما می اندیشید و به شما فکر می کرد،

هنگامی که محمد وفات می یافت نیز به شما می اندیشید،

گواه این امر کلماتی است که آنها در دم آخر بر زبان آورده اند، این کلمات از اعماق قرون و اعصار به ما یادآوری می کنند که یکدیگر را دوست داشته باشید و به همنوع خود مهربانی نمایید

 همسایه خود را دوست بدارید  زیرا که هیچ کس به تنهایی وارد بهشت خدا (ملکوت الهی) نخواهد شد!


نظرات شما عزیزان:

سعید
ساعت11:18---5 ارديبهشت 1390
سلام نگار جان وقت کردی یه سر به وبلاگ منم بزن اگه مایل به تبادل لینک بودی واسم پیام بزار .

amir hosein
ساعت21:39---1 ارديبهشت 1390
salam khubi. matlab jadid bezar.rasti ye sari be ma bezan.bay

kOodake ehSas
ساعت17:21---24 فروردين 1390
سلام .من آپم ! بیا

بهروز
ساعت6:03---22 فروردين 1390
سلام.من شما رو لینک کردم.از شما می خواستم منولینک کنید باعنوان گوناگون وادرسwww.toranj1.loxblog.com
راستی شماروامیرحسین معرفی کرده به ادرسwww.amirshare.loxblog.com


محمدعلی
ساعت12:18---20 فروردين 1390
زیبا بود ممنون

kOodake ehSas
ساعت17:21---18 فروردين 1390
سلام .خوبی نگار جان ؟ امیدوارم سال خوبی داشته باشی!
خوشحال شدم بهم سر زدی !
بیشتر مطالبت داستانیه ،معلومه بیشتر به داستان علاقه داری !
راستی اسم قشنگی داری ! من خودم دبیر یه انجمن بودم که هم اسم تو بود


kOodake ehsas
ساعت17:18---18 فروردين 1390
راستی لینکت کردم .با همون اسمی که خواستی!
بازم بهم سر بزن


M@H@M@D
ساعت14:08---16 فروردين 1390

وبت عالی یه سر هم به من بزن . دوست دارم باهم تبادل بنر داشته باشیم خواستی بنرم تو وب هم هست آدرسش هم هست خوشحال می شم تبادل لینک کنم با هات.




EDUCATION
ساعت11:10---16 فروردين 1390
AAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAApam

امیر حسین
ساعت20:15---15 فروردين 1390
سلام.ببخشید تازه پیامتو خواندم.منم لینکت کردم.بازم به من یه سری بزن

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







 
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دوستت دارم و آدرس negar2.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 74
بازدید ماه : 227
بازدید کل : 22508
تعداد مطالب : 131
تعداد نظرات : 122
تعداد آنلاین : 1